سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است» ـ می فرماید : مقصود فرمانبرداریاز خدا و شناخت امام است . [امام صادق علیه السلام ـ درباره گفتار خدای]
منتظر مهدی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» می خوام برم امام رضا (دلنوشته ای از مرحوم آقاسی)

می خوام برم امام رضا (ع)

آستین شوق را بالا بزن

دست دل بر دامن دریا بزن

چشماتُ واکن آقاجون بالهای خستمُ ببین

منُ نگاه کن آقاجون دل شکستمُ ببین

دلت می آد کبوترات تو حرمت پر نزنند

به سایه بون دستای مهربونت سر نزنند

می دونی می خوام چی کار کنم؟

می دونی می خوام کجا برم؟

می خوام برای کفترا یه خرده گندم ببرم

اونجا که گنبدش طلاست با کفتراش پر بزنم

دوسش دارم اماممه درِ خونشُ در بزنم

بعضی شبا تو خونمون بابام به مادرم می گه:

می خوام برم امام رضا به خدا دلم تنگه دیگه

بابام می گه امام رضا مریضا رو شفا می ده

دوای درد مردمُ از طرف خدا می ده

می خوام برم به مشهد و یه هفته اونجا بمونم

تو حرم امام رضا نماز حاجت بخونم

بهش بگم امام رضا مریضا رو شفا بده

دوای درد مردمُ از طرف خدا بده

می خوام بیام به مشهدت

به طواف کفترای گنبدت

براشون یک کیسه گندم بیارم

خبر از دردای مردم بیارم

بهشون بگم برامون دعا کنند

اونقدر تا که تو رو رضا کنند

کاش جاروکشی صحن نصیبم می شد

دل من خادم مولای غریبم می شد.

 

****************************************************************

خدا رحمتش کند (مرحوم آقاسی) انسانی بزرگ با دلی بزرگتر به بیکرانه دریا ؛

امیدوارم در جوار رحمت حق خوش و خرم و با ارباب خویش محشور باشد.

واقعا که حرف دل آدم را می زند،

آقاجون دلم تنگه برات دعوت نامه بده تا بیام مشهد و بشم فدات.

راستی رفقا شما هم دعا کنید هم برای شفای مریضا، هم برای عاشقا تا برسند به وصال یار،

و از همه بیشتر برای صاحبمون که بیاد که دیگه دلم خیلی خیلی تنگه براش.

آقاجون امام رضا، ای مظهر صفا و وفا دعا کن تا آقامون بیاد و ما در بیاییم از این حال فراق.

التماس دعا.

****************************************************************

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( دوشنبه 87/7/22 :: ساعت 9:18 صبح )

»» عکس هایی قدیمی و دیدنی از مشهد مقدس

 

 یا امام رضا

 

 

یا ضامن آهو

 

 

 

یا ثامن الحجج

 

 

 

 

یا غریب الغربا

 

 

 

یا سلطان

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:47 عصر )

»» گوشه ای از سیره امام رضا (ع)

گوشه ای از سیره امام رضا (ع)

گوشه ای از سیره امام رضا (ع)

گوشه ای از سیره امام رضا (ع)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:28 عصر )

»» آزادی انسانی

آزادی انسانی

اصلی آزادی و آزادگی انسانی، از بزرگتری اصول انسانی است که همگان خواستار آنند و همواره در تاریخ، انسانهای بزرگ و رهبران راستین بشری از آن سخن گفتند و کوشیدند تا این اصل را فراگیر سازند، و توده های انسانی را از این موهبت خدایی برخوردار کنند. از سوی دیگر ستمگران و طاغوتیان و سلطه جویان در طول تاریخ در برابر حق آزادی انسانها می ایستادند، و ارزش انسانها را نادیده می گرفتند، و مردمان را بردگان و بندگان خود میدانستند. و با آزادی خواهی مبارزه می کردند. صفحات تاریخ از این رویارویی ها و جنگ و ستیزها سرشار است.

در طول تاریخ اسلام نیز، همیشه رهبران راستین، ارزش حیاتی آزادی را تبین کرده اند، و انسانها را با این حقشان آشنا ساخته اند، و همواره از این حق انسانی دفاع کرده اند.

زکریا(از یاران امام علیه السلام) گوید:

از امام رضا (ع) پرسیدم که مردی از اهل ذمه (غیر مسلمانان ساکن در کشورهای اسلامی) که به فقر و گرسنگی متلا شده بود، فرزندش را آورد و گفت:

فرزندم مال تو، او را خوراک بده و او برده تو باشد. امام (ع) فرمود: (انسان) آزاد، خردیده و فروخته نمی شود، این کار شایسته تو نیست. این کار درباره ذمیان نیز روا نمی باشد.

همچنین اباصلت گوید:

به امام رضا (ع) گفتم: ای فرزند رسول خدا، این موضوع چیست که مردم از شما نقل می کنند؟ امام فرمود: چه موضوعی؟ گفتم: می گویند، شما می گویید که مردمان بندگان و بردگان شمایند. امام گفت خداوندا (تو) که آفریدگار آسمانها و زمینی و از پنهان و پیدا آگاهی، تو خود گواهی که من هیچ گاه چنین سخن نگفته ام، و از هیچ یک از پدرانم نیز نشنیده ام که چنین گفته باشند. پروردگارا، تو به ظلمهایی که از این امت بر ما رفته است آگاهی، و این (تهمت) نیز از آنهاست ... .

این سخن، بیانگر احترام ژرفی است که، آن امام بزرگ انسان به حقوق انسانها می گذارد و پایه های آن را در اندیشه ها استوار می سازد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:26 عصر )

»» برادری اسلامی

برادری اسلامی

اصل اخوت و برادری، اصلی الهی و انسانی و اجتماعی است، و اصلی تردیدناپذیر اسلامی نیز هست که زیربنای روابط اجتماعی است و در همه بخشهای جامعه تاثیر می گذارد؛ و بهبود روابط اجتماعی است و در همه بخشهای جامعه تاثیر می گذارد؛ و بهبود روابط اجتماعی را تضمین میکند؛ و سامان یابی اقتصاد و دادوستدها و گردش ثروت را موجب می گردد. خاستگاه اصلی مددرسانی و دست یاری و کمک رسانی افراد به یکدیگر است و هرگونه ظلم اقتصادی و اجتماعی مردم را نسبت به یکدیگر مانع می شود.

 این چنین اصلی، با این درجه از اهمیت و ارزش همیشه مورد توجه رهبران الهی و راستین انسان دوست بوده و هست. امام رضا (ع) نیز در سخنان گوناگون خویش این اصل بزرگ را روشن ساخته است.

عبدالله بن صلت می گوید:

از یکی از مردم بلخ شنیدم که گفت: در مسافرت امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) به خراسان با او همراه بودم، روزی همگان را بر سر سفره فرا خواند، غلامان او از سیاه و غیرسیاه آمدند و بر سر سفره نشستند. به او گفتم: فدایت شوم، آیا بهتر نیست که برای اینان سفره ای جداگانه گسترده شود؟ گفت: خاموش! خدای همه یکی است، و مادر یکی، و پدر یکی(پس تفاوتی نیست) و پاداش هر کسی بسته به کردار است.

در این جریان به چندین اصل بنیادین اشاره کرده اند، نخست کرامت انسانی را یادآور شده اند، که همه انسانها با هم برابرند و سفید و سیاه، کارگر و کارفرما، و دارا و ندار با هم یکی هستند و همه انسانند و برتری در میان آنان وجود ندارد. حتی برتری در اعمال و تقوا و پرهیزکاری، موجب برتریهای ظاهری در این دنیا نمی شود؛ بلکه اینها اموری است که به آخرت مربوط است. دیگر این که، برادرند و باید حقوق برادری را رعایت کنند و جامعه بشری را خانواده ای بزرگ بپندارند و برادروار با هم زندگی کنند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:26 عصر )

»» مهمان نوازی

مهمان نوازی

مهمان نوازی، اخلاقی انسانی و اسلامی است. روش و شیوه برخورد و رسیدگی به مهمان نیز بسیار مهم و ظریف می باشد. در آیین ما کسی مومن است که مهمانش را گرامی میدارد، و مهمان نوازی از اخلاقهای برتر و نیک شمرده شده است. همچنین مهمان نوازی و مهمان عامل برکت و افزایش نعمتهاست.

پیشوایان ما نیز، خود با شیوه های عملی، این درسها را به ما آموختند، آن گاه که مهمانی می کردند با مهمان برخوردی بسیار انسانی و عاطفی داشتند و نه تنها از آنان پذیرایی می کردند؛ بلکه نیازهای آنان را نیز برطرف می ساختند.

امام رضا (ع) هنگامی که مهمانی بر ایشان وارد می شد، با محبت با او برخورد می کرد و او را گرامی می داشت، به گونه ای که مهمان به خود می بالید و این را مایه افتخار برای خویش می دانست.

احمد بن ابی نصر بزنطی گوید:

امام رضا (ع) برای من مرکبی فرستاد. من بر آن سوار شدم و به خدمت ایشان رفتم، و تا شب هنگام در خدمت امام (ع) بودم. آن گاه که امام می خواست برخیزد، به من فرمود: «نمی بینم که شب بتوانی راهی مدینه شوی». گفتم: آری، فدایت شوم. فرمود: «پس امشب را نزد ما بمان و سپیده دمان راه را در پیش گیر و برو» گفتم: فدایت شوم، چنین می کنم. پس به خدمتکارخود فرمود: «رختخواب مرا برای او بگستران و روانداز مرا بر رویش بیفکن و بالش مرا زیر سرش بگذار ...»

 

برخورد اما با مهمان این گونه است که حتی رختخواب خویش را برای او می گستراند. امام رضا (ع) در برخوردی دیگر به دستوری بزرگ اشاره می کند که همیشه شایسته است، آسایش و راحتی مهمان را در نظر گرفت و از او انتظار کار و خدمتی نداشت:

مهمانی بر امام رضا (ع) وارد شد. و تا پاسی از شب نزد آن حضرت نشسته بود و سخن می گفت، در این میان چراغ رو به خاموشی گذاشت. مرد مهمان دست دراز کرد تا آن را رو به راه کند، امام (ع) او را از این کار بازداشت، و سپس فرمود: «ما گروهی هستیم که هرگز مهمان را به کار وا نمیداریم.»

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:25 عصر )

»» آراستگی

آراستگی

آراستگی و تمیزی را همه می پسندند و همه انسانها به زیبایی و پاکی گرایش دارند. این موضوع در تعالیم اسلامی و سیره و روش رهبران معصوم (ع) آموزش داده شده است که در عین سادگی و پرهیز از اشرافی گری، پاکی و آراستگی ظاهری را رعایت کنند و افراد در جامعه اسلامی از سیمایی زیبا و دلپذیر برخوردار باشند.

در این موضوع، دو جریان انحرافی وجود دارد: نخست گرایش به اسراف کاری و پوشیدن لباسهای گران قیمت است در برابر تهیدستی و بینوایی گروههایی بسیار. دیگر، ژنده پوشی و سیمایی چندش آور داشتن و نازیبا بودن به عنوان زهد و ساده زیستی که این هر دو در رفتار و روش امامان و حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) دیده نشده است.

آنچه از زندگی پیشوایان به ما رسیده است و آنچه آن انسانهای نمونه در رفتار و سیره خویش انجام داده اند، الگو نمونه والایی است برای آراستگی سیمای مردم و رعایت اصول زیبایی و بهداشتی و شکوه ظاهری جامعه اسلامی. از این رو در رفتار امام رضا (ع) در تاریخ آمده است که آن حضرت همیشه با ظاهری آراسته و زیبا در میان مردمان ظاهر می شد و همگان از دیدن ایشان لذت می بردند روزی گروهی از صوفیان به حضور ایشان آمدند و به آن امام بزرگ چنین گفتند:

امیرالمومنین مامون درباره امری که خداوند بر عهده او گذاشته است، اندیشید و دریافت که شما اهل بیت از تمامی مردم به امامت و پیشوایی امت سزاوارترید. سپس به اهل بیت، نظر انداخت، و دانست که تو از همه آنان شایسته تری، به همین دلیل بر آن شد تا امر خلافت را به تو بازگرداند. اکنون امت به پیشوا و رهبری نیازمند است، که جامه اش خشن، طعامش ساده باشد، بر الاغ سوار شود و از بیمار عیادت کند.

امام که تکیه داده بود، در این هنگام، راست نشست و فرمود: یوسف منصب پیامبری داشت، قبای ابریشمی با تکمه های زر می پوشید، و در مجلس فرعونیان بر پشتیهای آنان تکیه می زد. وای بر شما جز این است که از امام، قست و عدل خواسته شود؟ و اگر سخن گوید، راست گوید؛ و اگر حکم کند، بر قاعده عدل و داد باشد؛ و اگر وعده کند، انجام دهد. همانا خداوند لباس یا طعامی را حرام نفرموده است؛ و این آیه را تلاوت فرمود: «قل من حرم زینت الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق » «بگو چه کسی زینت الهی را که برای بندگانش پدید آورد، و رزق پاکیزه او را حرام کرده است؟»

آنان چون به ترک دنیا و زهد صوفیانه انحراف یافته بودند و زهد اسلامی را با آراستگی ظاهری ناسازگار می دانستند، چنین گفتند. امام در پاسخ آنان، آیه قران را قرائت فرمود که باید از نعمتهای خدادادی بهره برد و نیز باید شکوه ظاهری جامعه اسلامی و انسانهای دین باور نگه داشته شود و جامعه اسلامی از افراد تمیز، منظم و آراسته تشکیل شود. از این رو این چنین بود که امام رضا (ع) همیشه خود را برای مردمان می آراست و با ظاهری آراسته در میان گروه ظاهر می شد تا انسانها شاد گردند؛ و هرگاه در خلوت خویش به سر می برد، زهد می ورزید و بر خود سخت می گرفت.

ابن عباد گوید:

امام رضا (ع) در تابستان به روی حصیر و در زمستان به روی پلاس می نشست. و جامه خشن می پوشید و هنگامی که در میان مردم، ظاهر میشد، خود را می آراست.

این همان صفات اولیای خداست که ظاهر خود را برای لذت انسانها در جامعه می آرایند و با سیمایی دلپذیر در جامعه حاضر می شوند و شکوه ظاهری جامعه اسلامی را در حدی که اشرافیت و طاغوت گرایی چون شاهان روم و ایران نرسد حفظ می کردند، لیکن هیچگاه از انسانها فراموش نمی کنند و در خلوت خویش چون آنان زندگی می کنند و از هرگونه آسایش طلبی و کاموری دوری می گزینند.

همان گونه که لازم است انسان با سیمایی آراسته در جامعه حضور یابد، در خانواده نیز این آراستگی بسیار ضروری است، تا همگرایی و دوستیها در کانون خانواده استوارتر گردد و جاذبه ها ژرفتر و افزون تر و زمینه پاکدامنی در خانواده بیشتر فراهم گردد.

ابن جهم گوید:

نزد امام رضا (ع) رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود. گفتم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو، پاداش است. رنگ کردن مو و آراستگی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می سازد؛ و زنان، پاکدامنی را رها کردند؛ چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:25 عصر )

»» سرشتهای انسانی

سرشتهای انسانی

امام رضا (ع) به عنوان الگوی کاملی برای انسانها چه در دوران زندگی و حیات خود، و چه برای مردمان پس از خود دارای سرشتهایی بود که همگان را به شگفتی وا می داشت و دوست و دشمن را فریفته و شیفته خود می ساخت، بدان گونه که هماره زبان به ستایش او می گشودند و از بزرگیها و سرشتهای انسانی او سخنها می گفتند، و پیروان راستین امام، شخصیت او را نمونه و الگوی رفتاری خویش قرار می دادند از این رو آنان که شیفته آن امام بزرگ اند، باید بدان گونه باشند که او بود و بدان سان زندگی کنند که امامشان زیست و با معیارهای رضوی خود را بسازند.

ابراهیم بن عباس گوید:

هیچ گاه ندیدم که امام ابوالحسن الرضا (ع) کلمه ای به زیان کسی بگوید، و نه سخن کسی را پیش از پایان آن، قطع کند، و نه نیاز کسی را که می توانست برآورد، برنیاورد. هیچ گاه نزد کسی که در حضور او نشسته بود، پایش را دراز نکرد، و بر تکیه گاهی در برابر افراد تکیه نداد، به دوستان و کارکنانش، هرگز سخنی ناشایست نگفت ... و چنان بود که هرگاه به خلوت می رفت و سفره غذایش را می گستردند، همه کارکنان و غلامان را بر سفره می نشاند، حتی دربانان و مهتران را ... و بسیار نیکی می کرد و بسیار صدقه می داد، و این کار (دستگیری از بینوایان) را بیشتر در شبهای تاریک انجام می داد... .

 

این خصلتها و اخلاقهای انسانی بود که حتی دشمنان او را تحت تاثیر قرار می داد و در برابر امام به فروتنی وا می داشت.

مامون در پاسخ به اعتراض عباسیان به ولایتعهدی امام می گوید: درباره این که گفتید، مامون در بیعت خود، با اباالحسن الرضا (ع) به تشیع گراییده است، به راستی مامون به بیعت با او اقدام نکرد؛ مگر این که در امر او آگاه و بینا بود، و می دانست در روی زمین کسی نیست که فضیلتش از او آشکارتر، پاکدامنی اش از او نمایان تر، و پرهیزگاری اش از او زیادتر، و زهد و بی میلی او، به دنیا از او بیشتر باشد، و نیز از او وارسته تر، و درمیان خاص و عام، پسندیده تر، و در اجرای اوامر و نواهی از او سخت تر باشد.

و این نمونه ای از اعترافات دشمنی است که به شهادت آن امام بزرگ دست زد، و فضیلت آن است که دشمن به آن زبان بگشاید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضا قجری ( یکشنبه 87/7/21 :: ساعت 5:24 عصر )


>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 5219
» درباره من

منتظر مهدی

» آرشیو مطالب
قبل از تغییر

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان


» صفحات اختصاصی

» طراح قالب